یک نوجوان عصبی میا خلیفه را می پرستد و نقاشی هایش را برای او می فرستد. وقتی بالاخره به دیدار او می رود، نقشه او برای تحت تأثیر قرار دادن او با عروسک شکست می خورد. علیرغم ناهنجاری او، او از برخورد آنها لذت می برد و به او در مورد لذت آموزش می دهد که منجر به یک برخورد به یاد ماندنی می شود.