عطش سیری ناپذیر آزول برای لذت، او را به خیانت به شوهرش با یک غریبه در یک استراحتگاه مجلل سوق می دهد، که منجر به یک صورت رضایت بخش و یک لقمه تقدیر می شود.
آزول پر جنب و جوش، با دارایی های هوس انگیزش، شوهرش را در یک استراحتگاه آفتابی رها می کند. او مشتاقانه مردانگی یک غریبه را می بلعد، ماهرانه او را با دهان و دست هایش خشنود می کند. اشتیاق آنها افزایش می یابد، که در یک اوج پرشور به اوج می رسد و او را غرق در خلسه می کند.