دیزی، یک دخترخوانده ریزه اندام با سینه های کوچک و بیدمشکی تنگ، خود را در حال دست و پنجه نرم کردن با حجم کاری دانشگاهش می بیند. به دنبال کمک پدرخوانده اش، رابطه تابو آنها به طور غیرمنتظره ای تغییر می کند زیرا او چیزی فراتر از کمک های دانشگاهی ارائه می دهد.