نوجوانان خجالتی رینا دلاکروز و هانی هیز، که از داشتن رابطه جنسی با پدر ناتنی الکس آدامز منع شده اند، بر بازدارندگی های خود غلبه می کنند. تردید اولیه آنها به برخوردهای پرشور تبدیل می شود، زیرا قوانین سختگیرانه پدرخوانده خواسته های وحشی آنها را شعله ور می کند و منجر به رابطه جنسی داغ و تابو خانوادگی می شود.