پس از یک مهمانی وحشیانه، نوجوان سرکش من توسط ناپدری پیرش گرفتار شد. او نه تنها او را با زمین زدن تنبیه می کند، بلکه یک جشن لعنتی داغ و تابو است. او دختری شیطون است، اما او عاشق جوانان کوچک و مضراب مشتاق است. برای یک سواری وحشیانه و خشن به ما بپیوندید.