میا تیلور به ملاقات خواهر ناتنی اش الکسیا آندرس می رود و با ناپدری اش مارکوس لندن برخوردی غیرمنتظره دارد. کنجکاوی میا در ابتدا به میل تبدیل می شود زیرا او شاهد رفتار او با الکسیا است. این برخورد به یک برخورد وحشیانه و محافظت نشده تبدیل می شود و میا را مات و راضی می کند.