هیلی اسپیدز، یک زن جوان با سینه های کوچک و بیدمشک تراشیده، وقتی وسایل ناپدری اش را برای پول در آوردن می فروشد، خود را در معرض خطر قرار می دهد. تنش زمانی افزایش می یابد که ناپدریش، کدی استیل، در مورد اقداماتش با او روبرو می شود و تصمیم می گیرد او را به شدیدترین شکل ممکن تنبیه کند.
هیلی اسپیدز، یک نوجوان بلوند جوان، وسایل پدر ناتنی خود را برای کسب درآمد می فروشد. وقتی او را می گیرد، عصبانی می شود، اما یک برخورد جنسی وحشیانه ارائه می دهد. پس از یک دم دستی و لیسیدن بیدمشک، او را از پشت می گیرند.